اینجا استادای درجهیکمون درس رو با حوصله برات توضیح میدن، مثال میزنن و تمرین میکنن. ما هم تو کتاب برات خط میکشیم، هایلایت میکنیم، معنیها رو مینویسیم و حتی عکسهای جذاب میاریم که درس تو ذهنت حک بشه! بهترین قسمت؟ هرچقدر دوست داری میتونی دوباره ببینی و تکرار کنی تا همه چی برات جا بیفته. خب دیگه وقتشه شروع کنیم. آمادهای؟ بزن بریم
هر سوالی که ممکنه تو ذهنت بیاد رو از هوش مصنوعی پرسیدیم و اینجا جوابش آمادهست! یه نگاهی هم به بقیه سوالا بنداز، شاید برات جالب باشه. راستی اگر بازم سوال داشتی تعارف نکن. تو باکس آخر، سوالتو بپرس. به یک روز نرسیده هوش مصنوعی جوابشو به سوال جوابهای اینجا اضافه میکنه.
Count Nouns
Count nouns refer to things that can be counted individually, such as “books,” “cars,” or “apples.” These nouns can be singular or plural.
• Key question word: How many
Example: How many apples are there?
Examples of quantifiers for count nouns:
1. Many: Used in questions or negative sentences.
• Are there many cars in the parking lot?
• No, there aren’t many.
2. A lot (of): Used in positive sentences to show a large quantity.
• Yes, there are a lot of cars.
3. A few: Means “some” but not many.
• There are a few books on the table.
4. Not many: Means a small number, often in a negative sentence.
• There aren’t many options on the menu.
5. Any: Used in questions or negatives.
• Are there any chairs in the room?
• No, there aren’t any chairs.
6. None: Means zero or nothing.
• How many students are present?
• None.
Noncount Nouns
Noncount nouns refer to things that cannot be counted individually, such as “water,” “sugar,” or “money.” These nouns are always singular.
• Key question word: How much
Example: How much water is in the bottle?
Examples of quantifiers for noncount nouns:
1. Much: Used in questions or negative sentences.
• Is there much traffic today?
• No, there isn’t much traffic.
2. A lot (of): Used in positive sentences to show a large quantity.
• Yes, there’s a lot of traffic.
3. A little: Means “some,” but not much.
• There’s a little milk in the fridge.
4. Not much: Means a small amount, often in a negative sentence.
• There isn’t much sugar left.
5. Any: Used in questions or negatives.
• Is there any coffee in the kitchen?
• No, there isn’t any coffee.
6. None: Means zero or nothing.
• How much juice is there?
• There’s none.
Key Differences Between Count and Noncount Nouns
1. Count nouns: Can be plural and use “many,” “a few,” “a lot,” etc.
• How many cookies are there? → There are a few cookies.
2. Noncount nouns: Stay singular and use “much,” “a little,” “a lot,” etc.
• How much sugar is in the jar? → There’s a little sugar.
More Examples
1. Count nouns:
• How many students are in the class? → There are 20 students.
• Are there many books on the shelf? → No, there aren’t many.
2. Noncount nouns:
• How much water do we need? → We need a lot of water.
• Is there any rice left? → No, there isn’t any rice.
در این درس درباره اسمهای قابلشمارش (Count Nouns) و اسمهای غیرقابلشمارش (Noncount Nouns) صحبت شده و همچنین نحوه استفاده از کلمات پرسشی “How many” و “How much” برای پرسیدن مقدار یا تعداد توضیح داده شده است. در ادامه توضیحات کامل و با مثال ارائه میشود:
اسمهای قابلشمارش (Count Nouns)
اسمهای قابلشمارش به چیزهایی اشاره دارند که میتوان آنها را به صورت جداگانه شمرد، مثل “کتابها”، “ماشینها” یا “سیبها”. این اسمها میتوانند مفرد یا جمع باشند.
• کلمه پرسشی مرتبط: How many
مثال: How many apples are there?
(چند سیب وجود دارد؟)
مثالهایی از استفاده کمیتنماها (Quantifiers) برای اسمهای قابلشمارش:
1. Many (زیاد): در جملات سوالی یا منفی به کار میرود.
• Are there many cars in the parking lot?
(آیا ماشینهای زیادی در پارکینگ هستند؟)
• No, there aren’t many.
(نه، تعداد زیادی نیستند.)
2. A lot (of) (خیلی زیاد): در جملات مثبت برای نشان دادن تعداد زیاد استفاده میشود.
• Yes, there are a lot of cars.
(بله، ماشینهای زیادی هستند.)
3. A few (چند تا): به معنای “چند تا”، اما نه خیلی زیاد.
• There are a few books on the table.
(چند کتاب روی میز هست.)
4. Not many (خیلی زیاد نیستند): در جملات منفی به کار میرود.
• There aren’t many options on the menu.
(تعداد زیادی گزینه در منو نیست.)
5. Any (هیچ): در جملات سوالی یا منفی به کار میرود.
• Are there any chairs in the room?
(آیا صندلیهایی در اتاق وجود دارند؟)
• No, there aren’t any chairs.
(نه، هیچ صندلی وجود ندارد.)
6. None (هیچکدام): به معنای صفر یا هیچ.
• How many students are present?
(چند دانشآموز حاضرند؟)
• None.
(هیچکدام.)
اسمهای غیرقابلشمارش (Noncount Nouns)
اسمهای غیرقابلشمارش به چیزهایی اشاره دارند که نمیتوان آنها را به صورت جداگانه شمرد، مثل “آب”، “شکر” یا “پول”. این اسمها همیشه به صورت مفرد هستند.
• کلمه پرسشی مرتبط: How much
مثال: How much water is in the bottle?
(چقدر آب داخل بطری هست؟)
مثالهایی از استفاده کمیتنماها برای اسمهای غیرقابلشمارش:
1. Much (زیاد): در جملات سوالی یا منفی استفاده میشود.
• Is there much traffic today?
(آیا امروز ترافیک زیادی هست؟)
• No, there isn’t much traffic.
(نه، ترافیک زیادی نیست.)
2. A lot (of) (خیلی زیاد): در جملات مثبت برای نشان دادن مقدار زیاد استفاده میشود.
• Yes, there’s a lot of traffic.
(بله، ترافیک زیادی هست.)
3. A little (کمی): به معنای “مقدار کمی، اما نه خیلی کم”.
• There’s a little milk in the fridge.
(مقداری شیر داخل یخچال هست.)
4. Not much (خیلی زیاد نیست): در جملات منفی به کار میرود.
• There isn’t much sugar left.
(شکر زیادی باقی نمانده است.)
5. Any (هیچ): در جملات سوالی یا منفی به کار میرود.
• Is there any coffee in the kitchen?
(آیا داخل آشپزخانه قهوهای هست؟)
• No, there isn’t any coffee.
(نه، هیچ قهوهای وجود ندارد.)
6. None (هیچ): به معنای صفر یا هیچ.
• How much juice is there?
(چقدر آبمیوه وجود دارد؟)
• There’s none.
(هیچ چیزی وجود ندارد.)
تفاوتهای کلیدی بین اسمهای قابلشمارش و غیرقابلشمارش
1. اسمهای قابلشمارش:
• جمع میشوند و از “many”، “a few”، “a lot” و غیره استفاده میکنند.
• مثال:
How many cookies are there?
(چند بیسکوییت وجود دارد؟)
There are a few cookies.
(چند تا بیسکوییت هست.)
2. اسمهای غیرقابلشمارش:
• مفرد میمانند و از “much”، “a little”، “a lot” و غیره استفاده میکنند.
• مثال:
How much sugar is in the jar?
(چقدر شکر داخل ظرف هست؟)
There’s a little sugar.
(مقداری شکر هست.)
مثالهای بیشتر
اسمهای قابلشمارش:
1. How many books are on the shelf?
(چند کتاب روی قفسه هست؟)
There are five books.
(پنج کتاب هست.)
2. Are there many students in the class?
(آیا دانشآموزان زیادی در کلاس هستند؟)
No, there aren’t many.
(نه، تعداد زیادی نیستند.)
اسمهای غیرقابلشمارش:
1. How much milk do we need?
(چقدر شیر لازم داریم؟)
We need a lot of milk.
(ما به مقدار زیادی شیر نیاز داریم.)
2. Is there any water in the bottle?
(آیا در بطری آبی هست؟)
No, there isn’t any water.
(نه، هیچ آبی نیست.)
تشخیص اینکه یک کلمه قابلشمارش (Countable) یا غیرقابلشمارش (Uncountable) است، یکی از چالشهای یادگیری زبان انگلیسی است. در ادامه نکات و روشهایی برای شناسایی این موضوع آورده شده است:
۱. تعریف ساده
• اسمهای قابلشمارش (Countable nouns): چیزهایی هستند که میتوانید آنها را به صورت جداگانه بشمارید.
مثال: book (کتاب)، car (ماشین)، apple (سیب)
• میتوانند به صورت مفرد یا جمع باشند:
one book, two books (یک کتاب، دو کتاب)
• اسمهای غیرقابلشمارش (Uncountable nouns): چیزهایی هستند که نمیتوانید آنها را به صورت جداگانه بشمارید. اینها معمولاً مواد، مفاهیم، یا چیزهای انتزاعی هستند.
مثال: water (آب)، sugar (شکر)، information (اطلاعات)
• همیشه به صورت مفرد به کار میروند و نمیتوان آنها را جمع بست.
۲. راههای تشخیص
الف) آیا میتوانید واحدی برای آن مشخص کنید؟
اگر بتوانید برای یک کلمه واحدی مشخص کنید (مثلاً “یک عدد”، “دو عدد”)، آن اسم قابلشمارش است.
• One apple, two apples (یک سیب، دو سیب) → قابلشمارش
• Water (آب) → غیرقابلشمارش (نمیتوانید بگویید “یک آب”)
ب) آیا میتوانید به صورت جمع از آن استفاده کنید؟
اگر کلمه جمع بسته شود، قابلشمارش است.
• Car → Cars (ماشین → ماشینها) → قابلشمارش
• Milk → X Milks (شیر → نمیتوان گفت “شیرها”) → غیرقابلشمارش
ج) مفهوم کلی یا فردی؟
• اسمهای قابلشمارش به چیزهای جداگانه اشاره دارند:
مثال: chair (صندلی)، dog (سگ)، idea (ایده)
• اسمهای غیرقابلشمارش معمولاً به مواد، مایعات، یا چیزهای انتزاعی اشاره دارند:
مثال: water (آب)، sugar (شکر)، happiness (خوشبختی)
۳. دستهبندی اسمهای غیرقابلشمارش رایج
این فهرست به شما کمک میکند که اسمهای غیرقابلشمارش رایج را بهتر بشناسید:
الف) مواد و مایعات
• آب (water)
• شکر (sugar)
• برنج (rice)
• نان (bread)
• شیر (milk)
• قهوه (coffee)
ب) مفاهیم انتزاعی
• اطلاعات (information)
• دانش (knowledge)
• عشق (love)
• پول (money)
• زمان (time)
ج) فعالیتها یا دستهبندیها
• ورزش (sports)
• موسیقی (music)
• کار (work)
۴. نکتههای خاص و استثناها
• بعضی اسمها ممکن است هم قابلشمارش و هم غیرقابلشمارش باشند، اما با معانی مختلف:
1. Chicken
• غیرقابلشمارش: وقتی به گوشت مرغ اشاره میکنید.
I bought some chicken for dinner.
(برای شام کمی مرغ خریدم.)
• قابلشمارش: وقتی به خود مرغ زنده اشاره میکنید.
There are five chickens in the yard.
(پنج مرغ در حیاط هستند.)
2. Paper
• غیرقابلشمارش: وقتی به ماده یا مفهوم کاغذ اشاره میکنید.
I need some paper to write on.
(به کمی کاغذ برای نوشتن نیاز دارم.)
• قابلشمارش: وقتی به “روزنامه” اشاره میکنید.
I read two papers today.
(امروز دو روزنامه خواندم.)
۵. تست ساده
اگر مطمئن نیستید، سعی کنید جملهای با آن اسم و یک عدد بسازید.
• اگر جمله منطقی باشد (مثل one book)، اسم قابلشمارش است.
• اگر جمله عجیب به نظر برسد (مثل one water)، اسم غیرقابلشمارش است.
۶. تمرین بیشتر
کلمات زیر را دستهبندی کنید:
• Milk, chair, music, apple, rice, idea, happiness, dog, bread, phone
پاسخ:
• قابلشمارش: chair, apple, idea, dog, phone
• غیرقابلشمارش: milk, music, rice, happiness, bread
سؤال خیلی خوبی است! درست است که در واقعیت میتوان دانههای شکر را شمرد، اما در زبان انگلیسی (و بسیاری از زبانها)، این موضوع بیشتر به نحوه استفاده و تصور کلی از آن چیز بستگی دارد، نه امکان شمارش واقعی.
چرا شکر (sugar) غیرقابلشمارش است؟
در زبان انگلیسی، چیزهایی که به صورت ذرات بسیار کوچک (مثل دانههای شکر یا برنج) یا مواد همگن (مثل آب یا شیر) دیده میشوند، به صورت یک ماده کلی تصور میشوند و غیرقابلشمارش در نظر گرفته میشوند.
شکر، وقتی به آن فکر میکنیم، یک “ماده” است، نه یک مجموعه از دانههای جداگانه.
تشبیه برای فهم بهتر:
فرض کنید به شن و ماسه نگاه میکنید. آیا میتوانید هر دانه شن را جداگانه در مکالمه معمولی بشمارید؟ از نظر زبان، شما به کل آن بهعنوان یک “ماده” نگاه میکنید. شکر هم به همین شکل است.
چه زمانی میتوان شکر را قابلشمارش کرد؟
اگر شکر را در قالب واحد یا بستهبندی خاصی تصور کنیم، میتوان از واحدهایی برای شمارش استفاده کرد:
• One bag of sugar (یک بسته شکر)
• Two teaspoons of sugar (دو قاشق چایخوری شکر)
• Three cubes of sugar (سه حبه قند)
در اینجا، چیزی که شمارش میکنید “بستهها”، “قاشقها” یا “حبهها” است، نه خود شکر بهعنوان ماده.
کلمات مشابه
• Water: در حالت کلی غیرقابلشمارش است، اما اگر واحدی به آن اضافه شود، قابلشمارش میشود:
• Two bottles of water (دو بطری آب)
• Three glasses of water (سه لیوان آب)
• Rice: در حالت کلی غیرقابلشمارش است، اما اگر واحد مشخصی اضافه شود:
• One cup of rice (یک فنجان برنج)
• Five grains of rice (پنج دانه برنج)
نتیجهگیری:
وقتی درباره شکر صحبت میکنیم، منظور ما یک ماده کلی است، نه دانههای جداگانه. زبان برای راحتی، مواد اینچنینی را غیرقابلشمارش در نظر میگیرد. اگر نیاز به اشاره به واحدهای مشخصی داشته باشید، میتوانید از کلماتی مثل “قاشق”، “کیسه”، “حبه” و غیره استفاده کنید.
سؤال خیلی خوبی پرسیدی! در زبان انگلیسی، قابل شمارش (countable) و غیرقابل شمارش (uncountable) بودن کلمات بر اساس ساختار زبانی و نحوه دستهبندی آنها در ذهن گویشوران تعیین میشود، نه صرفاً بر اساس تجربهی روزمره ما.
چرا water غیرقابل شمارش است؟
کلماتی که به مواد، مایعات، گازها و مفاهیم انتزاعی اشاره دارند (مثل water, rice, air, information, love) معمولاً غیرقابل شمارش در نظر گرفته میشوند. چون نمیتوان آنها را بهصورت طبیعی و ذاتی به واحدهای جداگانه تقسیم کرد.
اما وقتی به فروشگاه میرویم و میگوییم “یک آب بدهید”، در واقع داریم به یک بطری، لیوان، یا بستهبندی خاصی اشاره میکنیم، که این واحد شمارش (unit of measurement) است، نه خود “آب” بهتنهایی.
مثالهای مشابه:
1. Water (آب) → a bottle of water (یک بطری آب)
2. Rice (برنج) → a bag of rice (یک کیسه برنج)
3. Information (اطلاعات) → a piece of information (یک بخش از اطلاعات)
بنابراین، در زبان انگلیسی، اگر بخواهیم چیزی غیرقابل شمارش را بشماریم، باید از یک واحد مناسب برای آن استفاده کنیم.
1. Cafes
• How many cafes are there?
2. Crime
• Is there much crime in your neighborhood?
3. Parks
• How many parks are there nearby?
4. Trash
• Is there much trash on the streets?
5. Public transportation
• Is there much public transportation available?
6. Schools
• How many schools are in your neighborhood?
7. Traffic lights
• Are there enough traffic lights for safety?
۱۰ کلمهی قابل شمارش پرکاربرد (Countable Nouns):
1. Book – کتاب
2. Chair – صندلی
3. Apple – سیب
4. Car – ماشین
5. Dog – سگ
6. Idea – ایده
7. Bottle – بطری
8. Student – دانشآموز / دانشجو
9. House – خانه
10. Pen – خودکار
۱۰ کلمهی غیرقابل شمارش پرکاربرد (Uncountable Nouns):
1. Water – آب
2. Rice – برنج
3. Milk – شیر
4. Money – پول
5. Information – اطلاعات
6. Advice – نصیحت / مشاوره
7. Furniture – مبلمان
8. Traffic – ترافیک
9. Happiness – خوشحالی
10. Bread – نان
کلمات غیرقابل شمارش را نمیتوان مستقیماً با a/an یا بهصورت جمع استفاده کرد، اما میتوان از واحدهایی مثل a glass of water (یک لیوان آب) یا a piece of advice (یک توصیه) برای شمارش آنها استفاده کرد.
Example 1: Life in My City
I live in a busy part of the city near the main train station. Every morning, I take a quick walk to the subway, which is just a few minutes from my apartment. The area is full of life, with many restaurants, small shops, and a beautiful park where people jog and walk their dogs. There’s a large supermarket nearby, and I do most of my shopping there. I also love the bakery around the corner; their croissants are amazing! Unfortunately, it’s always noisy because of the traffic, and parking is a nightmare. But overall, I love living here.
Example 2: My Peaceful Village
I live in a quiet village surrounded by mountains and forests. It’s a peaceful place with friendly neighbors and clean air. There’s a small market in the center of the village where you can find fresh fruits and vegetables. There’s also a post office and a cozy café that serves the best hot chocolate. I enjoy taking walks in the woods behind my house and hearing the sound of birds. However, we don’t have a hospital nearby, and the internet connection is very slow. Still, I wouldn’t trade this place for anything else.
Example 3: Living Near the Beach
I live in a small town by the beach. Every morning, I wake up to the sound of waves and the smell of salt in the air. The town has a relaxed vibe, with colorful houses, local seafood restaurants, and plenty of surf shops. There’s a boardwalk where I like to jog in the evenings. We have a small grocery store and a library, but the nearest mall is 30 minutes away. On weekends, I enjoy watching the sunset on the beach with friends. It’s a wonderful place to live, even though it gets crowded with tourists in the summer.
1. Shimokitazawa, Tokyo: A cool neighborhood for indie music lovers with record stores, theaters, and live music. Young people love its relaxed vibe, and there’s a theater festival every year.
2. Pigneto, Rome: A fun place near a college with lots of restaurants, cafés, and clubs. It’s famous for its nightlife and a cinema that shows indie movies.
3. Roma Norte, Mexico City: A popular spot for food, shopping, and art. You can enjoy Mexican dishes at a big food market, shop for trendy clothes, or buy handmade jewelry.
برای پاسخ دادن به چنین سوالاتی، باید ابتدا مقاله را بهدقت بخوانید و اطلاعات مربوط به هر مورد را پیدا کنید. سپس شماره پاراگرافی را که آن اطلاعات در آن آمده است، یادداشت کنید. مراحل زیر میتواند کمک کند:
1. کلیدواژهها را پیدا کنید: به دنبال کلمات اصلی (مانند “local jewelry”، “record stores” یا “festivals”) در هر پاراگراف باشید. این کلمات معمولاً یا بهطور مستقیم ذکر شدهاند یا مترادف یا عبارتی مشابه دارند.
2. ارتباط اطلاعات را پیدا کنید: اگر کلمه دقیق را پیدا نکردید، معنای متن را بخوانید تا مفهومی که مربوط به سوال است را بیابید. مثلاً اگر “local jewelry” را ندیدید، به جای آن دنبال اشارهای به خرید یا صنایعدستی محلی باشید.
3. شماره پاراگراف را بنویسید: بعد از پیدا کردن اطلاعات، شماره پاراگراف مربوطه را یادداشت کنید.
برای مثال:
• “record stores” در پاراگراف مربوط به Shimokitazawa, Tokyo (پاراگراف اول) ذکر شده، پس شماره 1.
• “local jewelry” در پاراگراف Roma Norte, Mexico City (پاراگراف سوم) آمده است، پس شماره 3.
اینگونه سوالات نیاز به دقت در خواندن و تحلیل دارند.
فقط دانشجوهایی که توی این کلاس ثبت نام کردن میتونن سوال خودشون رو ثبت کنند
تو این درس لغت جدید دیدی؟ معنیش اینجاست. راحتتر از این نمیشه. دیکشنری آمادهست!
small things that you wear for decoration, such as rings or necklaces
اینجا برای هر کلمه جدید یه تصویر جذاب داریم که راحتتر یادش بگیری. بزن رو عکس تا کلمهها رو بهتر یاد بگیری! اگر هم دوست داشتی خودتو به چالش بکشی اولش کلمه رو حدس بزن بعد بزن رو عکس ببین چندتاشو درست گفتی.
jewelry
narrow
pollution
traffic light
bike
grocery store
concert hall
drugstore
nightlife
sneakers
trash
café
تلفظ همه لغت های جدید این جلسه رو از هوش مصنوعی گرفتیم و برات اینجا گذاشتیم. برو گوش کن و مثل حرفهایها حرف بزن! هرچقدر هم دوست داشتی میتونی باهاش تکرار کنی.
همه فایلهای صوتی این درس اینجا هست. میتونی گوش کنی و بهتر یاد بگیری!
1- interchange 1 - unit 8- page 54
2- Basic Tactics - Unit 13 - Listening 1
3- Basic Tactics - Unit 13 - Listening 2
4- Basic Tactics - Unit 13 - Listening 3
اینجا با کمک هوش مصنوعی کلی فیلم کوتاه از اصطلاحات درس با زیرنویس و تکرار برات آماده کردیم .اینجوری دیگه محاله یادت بره. تا حالا آموزش زبان به این باحالی دیده بودی؟!
اینجا دیگه کامل درس برات جا میفته چون هوش مصنوعی یه عالمه تمرین از این درس برات طرح کرده که میتونی خودتو محک بزنی.استرس نمره نداشته باش، این بخش فقط تمرینه. اگر هم اشتباه گفتی فدای سرت، میتونی دوباره امتحان کنی تا به جواب درست برسی.